بدون عنوان
جوجه ی ناز نازی ما دوست داره براش لالایی بخونیم تا خوابش ببره.شب که همه ی کاراشو انجام می دیم خونه رو تاریک می کنیم بعدش باباش بغلش می کنه توی خونه می چرخونش و براش لالایی می خونه گل پسر اگه خوابش بیاد سرش رو می ذاره روی شونه باباش ولی اگه لالا نداشته باشه با باباش می زنه زیر آواز انقدر بلند بلند می خونه که روی ما رو کم می کنه مجبور می شیم یه ذره دیگه بیدار نگهش داریم تا خسته شه.بعد از کل این داستانا تازه میاد تو بغل من یه پرس شیر می خوره و من باید براش بخونم این بار دیگه می خوابه. بعضی از لالایی هایی که بردیا دوست داره شاید به درد مامانای دیگه هم بخوره :
لالایی کن بخواب خوابت قشنگه
گل مهتاب شبا هزار تا رنگه
یه وقت بیدار نشی از خواب قصه
یه وقت پا نذاری تو شهر غصه
لالایی کن لالایی کن مامان تنهات نمی ذاره
دوست داره دوست داره
می شینه پای گهواره
لای لالایی کنه لالا مهتاب اومده بالا موقع خواب حالا
لای لالایی کنه نی نی خوابای خوب ببینی روی ابرا بشینی
مامان خوبت پیشت می مونه قصه می خونه دونه به دونه دونه به دونه
اینم یه لالایی انگلیسی که بردیا جون خیلی دوست داره :
Twinkle twinkle little star
How i wonder what you are
Up above the world so high
like a dimond in the sky
when the blazing sun is gone
when he nothing shines upon
Then you show your little light
Twinkle twinkle all at night
As your bright and tiny spark
lights the traveller in the dark
Then i know not what you are
Twinkle Twinkle Little star
((چراغ ها خاموش شده اند ، تنها سوی کم یک نور روی دیوار افتاده است . سایه ی مادر و نوزادش پیداست که آهسته راه می روند ، صدایی نیست جز آوای مادر که در گوش جگر گوشه اش زمزمه می کند لا لا لا لا ..... ))