بدون عنوان
سلام به تمام دوستان خوبم و نی نی های گلشون.ببخشید که چند وقتی سرمون شلوغ بود و تنبلی کردم.از همه ی مامانای خوب ممنونم که به یاد ما بودن.
بلاخره روزها با سرعت سپری شد گل پسر ما یکساله شد.وقتی فکر میکنم می بینم که توی این یکسال چقدر با تجربه تر شدم.انگار منم هر روز با بردیا بزرگتر شدم و چیز های تازه ای یاد گرفتم.واقعآ از خدا ممنونم که بهم فرصت مادر شدن رو داد تا بتونم هر لحظه از بودن کنارش لذت ببرم.
به روز تولد بردیا نزدیک می شدیم و تو فکر تدارک یه جشن برای یکی یه دونه.تصمیم بر این شد که دو تا جش بگیریم یه بار خانواده ی من ویه بار خانواده ی بابایی تا بتونیم بهتر از مهمونامون پذیرایی کنیم.خدا رو شکر همه چیز عالی بود و توی هر دو مهمونی بهمون خیلی خوش گذشت.فقط توی جشن تولد دوم بردیا جون به خاطر واکس یکسالگیش یه کوچولو تب کرد و یه کم بی حال تر بود ولی گل پسرم اصلآ بد خلقی نکرد و فرداش حالش کاملآ خوب شد
چند تا عکس از تولد شاهزاده کوچولو:
این کارت دعوت بردیاست که مامان زهره درست کرده بود
اولین کیک تولد بردیا جون:
اینم دومیش:
عشق مامان مشغول بازی با کلاهشه:
بردیا جون دوست داشت آهنگ ها رو خودش انتخاب کنه
پیش غذا و دسر رو خودم درست کردم و غذای اصلی رو از بیرون گرفتیم
همه زحمت کشیدن و کادو های خیلی خوبی برای شاهزاده کوچولوی ما اوردن.
پرنس کوچولو آخر شب خیلی خسته شده بود و لالا داشت
پسر کوچولوی نازم خیلی دوست داریم امیدوارم همیشه سلامت و شاد زندگی کنی